بودن

و کلمه ها گاه قوت غالب آدمی می‌شوند.‌‌..

بودن

و کلمه ها گاه قوت غالب آدمی می‌شوند.‌‌..

۱۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

این جمله جدید که افتاده تو دهنم که آدمیزاد با گفتگو زنده است، باهم حرف بزنید مشکلات حل میشه...

هی هم راه میرم به همه میگم‌هاااا 

یکی باید به خودم بگه 

گفته بودم؟
از ملزومات معلم هدیه های اسمانی بودن اینکه هر لحظه ادم بگه لاموثر فی الوجود الا الله...
مدام تودلش بگه یفقهوا قولی...
به بچه ها یه سوزن زدی، هزارتا به خودت بزنی...
شبیه یه کلاس فشرده و نفس گیر خود سازیه....
خدا خودش باید کمک کنه به سلامت بگذره و گرنه من یکی هیچ تر از این حرفام...

شما بنظرتون معلم هدیه باید چطوری باشه؟

کمی جهت التیام دل

از آن جهت که آقای امام حسین شیرین ترین و لطیف ترین بخش زندگی ماست... شنیدن این قطعه و مست شدن مدام با آن را به همگان توصیه میکنیم

عمیقا معلم هدیه های اسمانی بودن بار سنگینی داره...هر لحظه اش...
بعدا چی تو ذهنشون میمونه از این کلاس ها...
من چقدر از پسشون برمیام
من خودم چقدر به همه اینایی که قرار بهشون بگم باور دارم و عمل میکنم...
به همه اوناایی که این روزا دارن تلاش میکنن برای من تولد بگیرن
و با هزار و یک راه اشکار منو میخوان بکشونن بیرون
دلم میخواد بگم
وا بدید
از من گذشته دیگه
خدایا شما چقدر میخندی به ما؟؟
وقتی قدرم قلدرم میکنیم
وقتی شبیه پهلوون پنبه ایم
وقتی میگیم هیچی نیست
و وقتی باشه، یهو میشیم ضعیف‌ترین و بی پناه‌ترین
خنده‌ات نگیره نیشخنده‌اتم نمیگیره؟؟
بین لفاظی ما را به جز تو در همه عالم عزیز نیست... یا ما را بجز خیالت فکری دگر نباشد با واقعیت زندگیمان فاصله زیاد است
شما کم کنید فاصله بین لفاظی و رفتارمان را
نشست پیشم
همین جور که غمش بود گفت:
میدونی من خودم بعضی وقت ها انقدر ضعیفم که احساس بی پناهی میکنم(خب غمم شد از اینکه انقدر نیستم براش که این حس رو نکنه )
وقتی یکی بهم پناه میاره حداقلش اینه تلاشمو بکنم پناهش باشم، کمکش کنم در حد توانم. نتونستم این کارو بکنم هم، بهش بگم من میفهممت ولی کاری نمیتونم بگم...

قشنگ می‌گفتا...
این وسط
از باگ‌های بزرگ نداشتن خواهر اینکه وقتایی که باید باشه تا صبح باهم حرف بزنید، نیست...🤦🏻‍♀️
این قشنگ‌ترین اتفاق ممکن است که ۷ شهریور، افتاده است به ۸ ام محرم
به اینکه شروع ۲۵ سالگی گزه خورده با نام جوان حسین
دلخوشی بزرگ قشنگیست