بودن

و کلمه ها گاه قوت غالب آدمی می‌شوند.‌‌..

بودن

و کلمه ها گاه قوت غالب آدمی می‌شوند.‌‌..

برای سمر و سنا

دوشنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۱، ۱۲:۲۱ ق.ظ

وسط این روزهای شلوغِ نفس گیر ِ تمام کردن پایان نامه، دلتنگی شما دوتا خیمه زده است روی قلبم... 

شما تکه‌های قلب منید که حالا بینمان کیلومترها فاصله است و این فقط ظاهر قضیه است... 

شما در لحظات من هستید... وقتی کسی را میبینم که مویش تاب دارد... وقتی از چیزی خنده‌ام می‌گیرد، صدای خنده شما در گوشم می‌پیچد... وقتی در مهمانی هستیم و جا دارد رزومه تک تک افردا را پنهانی بررسی کنیم،در خیال من هستید... 

وقتی از خانه مادربزرگ برمیگردم با مرور روزهایی که باهم برمی‌گشتیم... 

وقتی بیرون می‌خواهم بروم و دمپایی به پا دارم، به یادآن بار که همراه سنا تا خانه را با آن دمپایی های بزرگ آبی طی کردیم، می‌افتم... 

بعد که از دلتنگی بغض گلویم را می‌گیرد یاد آن باری می‌افتم که از رفتنتان دوماه گذشته بود و من تازه با سمر توانسنه بودم حرف بزنم، و فقط بغض بودیم و گریه... 

از حال ما بخواهید ملالی نیست جز دوری، جز دلتنگی برای دیدن روی ماه‌تان، شنیدن صدایتان و در آغوش کشیدنتان... 

دوستان دارم و دوست داشتنتان در عمیق‌ترین جای قلبم است...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">