بودن

و کلمه ها گاه قوت غالب آدمی می‌شوند.‌‌..

بودن

و کلمه ها گاه قوت غالب آدمی می‌شوند.‌‌..

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نور» ثبت شده است

مداح با صدایی که نایی برایش نمانده و از عمق دلش می‌آید می‌خواند.‌..

تو این دنیا

من تو رو دارم...

بهت خیلی

خیلییی بدهکارم...

بذار عالم همه بدونن من... دوست دارم...

کمم اما

عاشقت هستم...بهت خیلیی خیلییی وابستم...

به غیر از تو، من کی رو دارم

دوست دارم...

.

قبلا هم پرسیده بودم آیا ما را هم با همه خطاهایمان به اندازه علی اکبرتان دوست دارید؟

و ما باید قبول کنیم

بعضی لحظات نمی‌گذرند... 

بعضی‌ اوقات قلب در سینه بند نمی‌شود...

گاهی توان جنگیدن نیست... 

بشر است دیگر... یک موجود دوپا که گاهی نمیکشد... کم ‌می‌آورد... 

توان هضم تلخی‌های پشت هم همیشگی را ندارد... 

گاهی یادش میرود خدا نگاهش میکند... بغلش میکند... حرفش را می‌شنود..‌

اصلا همه این رنج‌ها هدیه اوست...

آنقدر یادش میرود که نفسش تنگ میشود... 

مثل همیشه بزرگی کن 

اگه که من جوونی کردم

دل بیقراره

ولی همیشه یه نفر هوامو داره

هر چی که باشم

مگه میشه امام رضا تنهام بذاره...