ساعت ۲۱ به وقت ۲۲ بهمن
دوشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۰۷ ب.ظ
یه بار شب بیست و دو بهمن بود
برف اومده بود سنگین
من خونه شما بودم
من بودم و تو..
رفتیم از حیاط سینه پر برف اوردیم تو... نشستیم دم در حیاط.. تو یه صورت آدم برفی درست کردی... یادمه شکلش هنوز😅.. بعد ساعت ۹ که شد شروع کردیم دوتایی الله اکبر گفتن...
اون روزا، این روزا دور بود و محال ولی خب ما که نمیدونیم چی قرار پیش بیاد...
.
کاش بیشتر قبولت داشتیم
برف اومده بود سنگین
من خونه شما بودم
من بودم و تو..
رفتیم از حیاط سینه پر برف اوردیم تو... نشستیم دم در حیاط.. تو یه صورت آدم برفی درست کردی... یادمه شکلش هنوز😅.. بعد ساعت ۹ که شد شروع کردیم دوتایی الله اکبر گفتن...
اون روزا، این روزا دور بود و محال ولی خب ما که نمیدونیم چی قرار پیش بیاد...
.
کاش بیشتر قبولت داشتیم
- ۹۸/۱۱/۲۱